رویا
 
دانلود سنتر
به وبلاگ خودتون خوش اومدين.
19 اسفند 1391برچسب:, :: 7:18 ::  نويسنده : سینا

انگار انسان فقط با روياهايش قادر به درك قابل تحملي از ابعاد زندگيست . با رويا از خواب بيدار مي شود ، براي روز پيش رو رويا مي بافد . كوچه ، خيابان ، پل ، عابري در تيررس ، درختان ، سنگفرش ، ... همه اجزاء جهان در لفافي از رويا تبيين مي شوند و هر كس روياي خودش را دارد . عشق از يك روياي سادة كوچك آغاز مي شود كه مجموعه دلبخواه ها را به همان شكل آرماني بهم مي بافد و اميدواري مي دهد . هيچ عشق واقعي به پاي خيال عاشقي نمي رسد و خيلي ها عاشق عشقي مي شوند كه تنها در خيالشان ظهور پيدا مي كند .

جهان بي رويا ، جهان سرد و ساكت سنگيني است كه در آن " لحظه ها را مي كشيم ، نمي شماريم" . آدمي ناگزير از روياست . بعد از همة تكاپو در راه واقع گرايي قاطع و اندازه پذير ، به خدايي فرار مي كند كه به قامت خيالش ، او را برساخته است ، آنگونه كه دلش راضي شود و احساس امنيت كند .

جواز بافتن اينهمه خيال رنگ رنگ به عدد آحاد مردان از كجا صادر مي شود ؟ چه كسي اجازه دارد تا جلوي روياي ديگري را با توجيه يا تعليل مفسده ، مسدود كند ؟ رويا ، چگونه رنگ زندگي اجتماعي به خود مي گيرد ؟ مي شود بر سر رويا تفاهم كرد ؟

پيداست كه اديان و مكاتب و علوم نظري از حوزه ذهن كه خاستگاه روياست درصدد راهبري جهان برآمده اند . اگر رويايي همگاني شود و زبان مشتركي براي ابراز بيابد ، جهان به اراده و تصور تقليل مي يابد و "اناالحق" تعبير مي شود . همه عناصر به اجزاء ساختاري خود رجعت مي كنند و تكثر مولد ترديد از ميان برمي خيزد تا تماشا به نشانه هاي روشن ناخودآگاه واصل شود .

حايل اين روياي مكيف ممتد ، ترس است . ترس جلاد آدمي است . از هر مكمني ، راه اراده را مي زند و به از خود نارضايتي سوق مي دهد . حس تلخ كشنده اي كه دور ذهن ديوار مي كشد . ترس ناشي از چيست ؟ آدمي تا كودك است از تجربه كردن نمي هراسد . سرتاپا شوق مكاشفه دارد و برايش جهان گنجينه اي است سربه مهر كه تا اراده و اقدام كند به او چشم روشني مي بخشد . دريغا كه عقب نشيني با اولين بايدها و نبايد ها ، آغاز مي شود و والد دشمنكام دور كودكانه هاي آدمي خط قرمز مي كشد . بعد از آن او را در پيله اي از ميثاق ها و حرمت ها محصور مي كند كه روزمرگي و تبعيت محصول نهايي آن است .

ريشة اميدواري آدمي با دست اندازي والد بريده نمي شود . اميد از جايي سرباز مي كند كه انسان لب به اعتراف مي گشايد و اين گشايش جان آدمي را در معرض هواي تازه قرار مي دهد . بلوغ با هوا آغاز مي شود و در امتداد آن با كنده شدن از تخته بند تن و ترس ، قوت مي گيرد ...

"من رويايي دارم كه غيرممكن نيست" ، تحقق اين رويا به من بستگي دارد به خيالاتم كه بي مرز و محدوده اند .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب