دانلود سنتر به وبلاگ خودتون خوش اومدين. 19 اسفند 1391برچسب:, :: 7:18 :: نويسنده : سینا
اولاً ، اگر تشخيص داديد مطلبي كه در پي مي آيد ، از اساس بي ربط و نامفهوم است ، شما يا هر كس ديگري مختاريد اظهار بفرماييد ؛ دهنت را ببند ! بعداً ؛ اما اگر مقبول نظر و مرامتان افتاد ، انصاف داشته باشيد و بي تفاوت از كنارش ، نگذريد ! قبول ؟ پدرو مادرها معمولاً ترجيح مي دهند فرزندانشان از استقلال و توانايي در انجام امور مربوط به خود برخوردار باشند . به عبارتي ، بنا به نوع درگيري در سنين مختلف كه عبارت است از تحصيل ، رفت و آمد ، ارتباط ، سرگرمي ، باورها ، اشتغال ، ازدواج و مسووليت هاي مترتب بر آن ، آرزوي قلبي شان اين است كه فرزندان از عهده برآيند مسوولیت های شخصی شان را بپذیرند و گليمشان را از آب بيرون كشند . متعارف است كه فرزندان هم والدين خود را پناهگاهي بي منت به حساب مي آورند كه وقت تنگي آنها را تنها نمي گذارند . البته فرآيند ياد شده ، زماني به بار خواهد نشست كه بزرگترها ظرفيت هاي لازم براي كسب مهارت هاي مختلف را طي يادگيري تدريجي و تربيت در سال هاي آموزش پذيري ، به وجود آورند . اين ظرفيت ها به طور عمده مي توانند از طريق يافته هاي تجربي ، الگوبرداري ، درس و تحصيل و حمايت از درگيري بي واهمه كودكان با محيط و روش هاي ديگر ، شكل بگيرند . بخش عمده اي از گرفتاري هاي والدين با فرزندانشان به مسدود بودن مسيرهاي ارتباطي براي طرح خواسته هاي متقابل باز مي گردد و نشان از آن دارد كه به موقع و با بهره گيري از شيوه هاي موثر به برقراري رابطه و ايجاد فضاي تعاملي ، اقدام نشده است و ما در نقش والدين ، فقط در مواقع بروز بحران و آسيب ، ياد رابطه اي كه مي تواند به كم هزينه ترين راه حل ها راهبري كند ، مي افتيم . پياده سازي اين مدل معيوب از كوچكترين واحد اجتماعي آغاز و در موضع خط مشي گذاري براي عموم جامعه ، بازتوليد مي شود . براي تبيين دقيق تر موضوع بايد به مصاديقي اشاره كرد كه شايد چندان خوشايند نباشند اما درد ناشي از نيشتر زدن را به اميد خالي كردن عفونت ، ناگزير از تحمليم . در واحد خانواده ، پدر و مادري را تصور كنيد كه از وضع مالي خوبي برخوردارند ، تعداد فرزندانشان متعارف و معقول است ، اهل ادب و كمالاتند ، برنامه مي ريزند ، تقسيم كار مي كنند ، عاطفي و آينده نگرند و به تشخيص خود ، تلاش بي وقفه اي در جهت فراهم آوردن آسايش بي كم و كاست فرزندانشان مي نمايند . فرزندان در شرايط حفاظت شده اي كه والدين براي آنها فراهم آورده اند بزرگ مي شوند و به سني مي رسند كه امكان استمرار حفاظت هاي پيشين از سوي والدين وجود ندارد ، وقت ورود به فضاهاي واقعي و اجتماع است . موقعيت تازه ، عرصة رقابت هاي نفسگير و بي وقفه است . شهد پيروزي به كام كسي ريخته مي شود كه در كشاكش روزها و شب ها از عهده مبارزه برآمده باشد . توصيف سرگذشت نازپروردگان متنعم توضيح واضحات است . آنها فقط در عرصه هايي كه بزرگترهايشان امكان لابي كردن را داشته اند مي توانند ، دوام بياورند اما آنسوتر ، برنده كسي است كه راه ور سم مبارزه را آموخته باشد و قاعده بر اين است كه فقط برنده به جا مي ماند . تصور كنيد كه در جامعه جهاني ، هر كشور ، حكم همان خانواده را مي كند و سرگذشت كشوري كه به موقع ، امكان يادگيري ، آزمون و خطا و كسب دانش و مهارت را از اهالي خود ، دريغ كرده باشد ، به جاي همه فكر كرده باشد ، تشخيص داده باشد پول درآورده باشد ، وقت و بي وقت تعطيلي پيشكش كرده باشد ، رفاه و تسهيلات و ريخت و پاش نه در ازاي تلاش و موفقيت بلكه براي جلب موافقت ، هبه كرده باشد .... روشن است . اين كشور در مواجهه با جهان بي ثبات سيال ، چگونه خواهد توانست از خانوادة كم تجربه اش ، محافظت كند ؟ "اين جهان به لانه ماران مانند است " .... كشوري كه از پرداخت يارانه انرژي دست نشسته به بهانه اي ديگر پول توجيبي به حساب مردم مي ريزد ، همة تلاشش را در راه سربار كردن ادامه مي دهد آنهم در شرايطي كه مديون كار و تلاش بسيار كسان است كه چندين ماه حقوق معوقه نگرفته اند ، چشم به راه عيدي شب عیداند ، به مكافات پرداخت يارانه نقدي بايد تورم كمرشكن را تحمل كنند و شاهد فاصله طبقاتي فزاينده در كشور باشند . بازده قابل پيش بيني شيوه هاي اداره قيمومتي ، فلج كردن قوم و قبيله و عاقبت نابه خيري است ، به جاي آن بايد فرصت هاي كار و ارزش افزوده به وجود آورد . با توسعه واسطه گري و فديه دادن ، نه شاديي تقسيم مي شود ، نه اصولاً شاديي وجود دارد ! نظرات شما عزیزان:
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||
![]() |